گاهی تو زندگی آدم، دوستهایی پیدا میشن که رفته رفته میشن یکی از مهمترین اتفاقات زندگیش! از همون جنس دوستهایی که تو رو ” پسرم ” صدا می کنن و واقعا هم پدرانه حمایتت می کنن! از همون دوستایی که ته ابراز محبتشون ” احمقی دیگه ” خطاب کردن و ته نگرانیشون هم اینه که […]
درس زندگی
همه ما یک جوجه اردک زشت هستیم!
جوجه اردک زشت ،” قو ” یِ زیبایی بود او زشت به نظر می آمد برای آنکه از بد حادثه قاطی یک دسته اردک شده بود. بر خلاف آنچه به نظر می رسید او زیبا بود ولی تنها در پایان داستان این را می فهمد، آن هم وقتی که دیگر جوجه نیست( بلوغ ) و […]
خیلی از ما حتا بلد نیستیم آرزو کنیم
خیلی از ما حتا بلد نیستیم آرزو کنیم و گاهی آرزوهایمان را هم از روی دست بقیه تقلب میکنیم نگاه میکنیم ببینیم مردم دوست دارند کجا زندگی کنند؟ مردم دوست دارند با چجور آدمی ازدواج کنند؟ مردم عاشق کدام ماشین هستند؟ کدام مارک کیف و کفش و لباس هست که اگر بپوشی همه دهانشان باز […]
انصافا امید و تلاش را باید از تیم بارسلونا آموخت.
من امشب بعد از کلی تعمق و تامل به این نتیجه رسیدم که هر کی #فوتبال نبینه…. بماند حالا. کاری که #بارسلونا با #پاریس کرد، استاد سلطان #حکیم اردبزرگ با فلسفه نکرد. چی بود این؟ فیلم چیز گذاشتن نمیگن مردم با این چیزا #چیز میشن.خانواده نشسته، بچه کوچیک نشسته، این چه وضعشه آخه؟! جرارد #پیکه […]
جوری زندگی کنید که اگر فیلمش را ساختند،اسکار بگیرد.( قسمت2)
لطفا قبل از خواندن این متن،قسمت اول همین عنوان را مطالعه کنید. بعضیامون هستند که میگن داستان زندگی ما باید جوری باشه که فیلمش، جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی اسکارو ببره. باید جوری باشه که موقع دیدنش هر پنج دیقه یه بار موی آدم به تنش سیخ بشه و بگه بابا این دیگه کیه. اه. اخه […]
جوری زندگی کنید که اگر فیلمش را ساختند، اسکار بگیرد. (قسمت1 )
حس عجیبیه؛ عین کاپیتان تیم که بعد خوردن گل دقیقه ده گفته این کاپ واسه ماست و واسش میجنگیم و الان سرشو بلند میکنه و میبینه دقیقه هشتاد و نهه و دروازه بان حریف رو زمینه و هنوز یک هیچ. عین رییس کارگاهی که به کارگراش گفته تا لحظه آخر پای شرکت وامیستم و نمیذارم […]
انسان باید قبل از مردن خودش را مصرف کرده باشد
خواستن توانستن نیست، انجام دادن است گاهی اوقات آدم توی مشکلات و مخمصه هایی می افته که راه فراری نداره توی این لحظات همیشه باید سوالات دقیقی از خودمون بپرسیم. باید از خودمون بپرسیم چه کار میتوانم بکنم ؟ بگذاربا یک مثال واضح بگویم من وقتی درون رینگ بوکس هستم و حریفم 5 کیلو از […]
این که نشد زندگی
ساعت برنارد را یادتان هست؟ همان ساعتی که با فشردن دکمه اش زمان ثابت می ماند؟ من از خیلیها شنیده ام وقتی آن فیلم را میدیدند ، آرزو میکردند که کاش یکی از آن ساعتها داشتند. ولی تا جایی که یادم می آید من برعکس بودم همیشه با سوالاتی مثل: مگه میشه همچین چیزی؟ یعنی […]
هرگز تأثیری که ممکن است بر دیگران بگذارید را دست کم نگیرید.
ما یکی از نخستین خانوادههایی در شهرمان بودیم که صاحب تلفن شدیم.آن موقع من 9-8 ساله بودم.یادم میآید که قاب برّاقی داشت و به دیوار نصب شده بود و گوشیاش به پهلوی قاب آویزان بود.من قدم به تلفن نمیرسید اما همیشه وقتی مادرم با تلفن صحبت میکرد با شیفتگی به حرفهایش گوش میکردم. بعد من […]
آنطور ها هم که فکر میکنیم، پدر و مادرمان بی تقصیر نیستند.
وقتی که داشتم به یه بخش از وجودم که می خوام تغییرش بدم فکر می کردم، و درباره ی ریشه ها و زمینه هاش تامل می کردم، دیدم که این بخش از وجودم توی پدرم، و پدربزرگم هم وجود داشته و داره. دیدم چقدر ساده انگارانه است اگه این نقص رو فقط مربوط به خودم بدونم و […]